الی
نویسه گردانی:
ʼLY
الی . [ اَ لی ی ] (ع ص ) بزرگ سرین . (مهذب الاسماء) (از منتهی الارب ). بزرگ دنبه . (مصادر زوزنی ). || بسیارسوگندخورنده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). سوگندخواره .
واژه های همانند
۵,۷۸۳ مورد، زمان جستجو: ۲.۲۵ ثانیه
علی . [ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن حسین بن عبدوس کوفی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی کوفی (ابن محمدبن ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن حسین بن محمدبن عمید، مکنّی به ابوالفتح و ملقّب به ذوالکفایتین . فرزند ابن عمید. رجوع به علی ذوالکفایتین ...
علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن محمدبن حسین بن یوسف بن محمدبن عبدالعزیز بستی ، مکنّی به ابوالفتح و ملقّب به نظام الدین ، شاعر شهیر قرن چهارم هجری ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن خالد بلاطنسی شامی شافعی . رجوع به علی شامی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن خلال ، مکنّی به ابوالحسن . ادیب و ناسخ و دارای خطی شیوا و صحیح بود. وی در سال 381 هَ . ق . درگذشت . (از معج...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن خلف اوسی قرطبی مالکی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی قرطبی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن خلف معافری مالکی ، مشهور به ابن قابسی و مکنّی به ابوالحسن . محدث و حافظ و اصولی و فقیه و متکلم قرن چهارم...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن خلف نیرمانی ، مکنّی به ابوسعد. رجوع به ابوسعد نیرمانی و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7ص 195. عیون التواریخ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن خلیل بن محمدبن ابراهیم بن موسی حنفی ، مشهور به ابن غانم مقدسی و ملقّب به نورالدین . نام او در هدیةالعارفین...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن داوودبن ابراهیم تنوخی ، مکنّی به ابوالقاسم . فقیه و اصولی ومحدث و نحوی و منطقی و متکلم و منجم و ادیب و شا...