الی
نویسه گردانی:
ʼLY
الی . [ اَ لی ی ] (ع ص ) بزرگ سرین . (مهذب الاسماء) (از منتهی الارب ). بزرگ دنبه . (مصادر زوزنی ). || بسیارسوگندخورنده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). سوگندخواره .
واژه های همانند
۵,۷۸۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۴۶ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یوسف بن عبداﷲبن یوسف جوینی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی جوینی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یوسف بن علی بن مطهر حلی ، ملقّب به رضی الدین . رجوع به علی حلی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یوسف ایوبی ، مشهور به ملک افضل نورالدین . رجوع به علی ایوبی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یوسف بصری ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی بصری (ابن یوسف ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یوسف مرابطی . رجوع به علی مرابطی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یونس . نام او علی بن عبدالرحمان بن احمدبن یونس بن عبدالاعلی صدفی مصری ، مکنّی به ابوالحسن است . رجوع به ابن یون...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یونس بن عبداﷲ لهواری تونسی ، ملقّب به نورالدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی لهواری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یونس عاملی نباطی بیاضی ، مکنّی به ابومحمد و ملقّب به زین الدین . رجوع به علی بیاضی شود.
علی . [ع َ ] (اِخ ) ابواسحاق . تابعی بود. (از منتهی الارب ).
علی .[ ع َ ] (اِخ ) ابواسد. تابعی بود. (از منتهی الارب ).