الی
نویسه گردانی:
ʼLY
الی . [ اِل ْی ْ / اَ لا / اِ لا ] (ع اِ) نیکویی . (مهذب الاسماء). نعمت . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ج ،آلاء. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
واژه های همانند
۵,۷۸۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۴۴ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد سالم بن ولی الدین ترکمانی الاصل دمشقی المولد حنفی . رجوع به علی ترکمانی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد سخاوی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی سخاوی (ابن محمد...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد سعیدبن عبداﷲبن حسین سویدی بغدادی عباسی ، مکنّی به ابوالمعالی . رجوع به علی سویدی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد سعیدی بیاری ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی سعیدی (ابن محمد...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد سمرقندی ، ملقّب به علاءالدین و معروف به ملاعلی قوشچی و یا فاضل قوشچی . رجوع به علاءالدین قوشچی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد سمری . خاتم سفرای اربعه ٔ حضرت قائم (ع ). رجوع به علی سمری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد سوسی فاسی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی سوسی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد (فتحا) سوسی سملالی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی سوسی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد شابشتی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی شابشتی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد شافعی . رجوع به علی شافعی شود.