الی
نویسه گردانی:
ʼLY
الی . [ اِل ْی ْ / اَ لا / اِ لا ] (ع اِ) نیکویی . (مهذب الاسماء). نعمت . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ج ،آلاء. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
واژه های همانند
۵,۷۸۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۷۱ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن مصطفی بن عطیةبن جعفربن احمدبن عطیه ٔ مشرفة. رجوع به علی مشرفة شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن مصطفی دباغ حلمی شافعی ، مشهور به میقاتی و مکنّی به ابوالفتوح . رجوع به علی میقاتی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن مصطفی قیصری رومی حنفی ، مشهور به فردی . رجوع به علی فردی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن مصطفی موستاری سکتواری ، ملقّب به علاءالدین و مشهور به علی دده و به شیخ التربة. رجوع به علی دده شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن مصیصی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به مصیصی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن مُطلِب برقی . محدث بود. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ).
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن مطیر. علی بن محمدبن ابی بکربن ابراهیم بن ابی القاسم بن عمربن احمدبن ابراهیم بن محمدبن عیسی بن مطیر حکمی یمنی شاف...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن مطیر. علی بن محمدبن ابی بکربن مطیر، مشهور به ابن مطیر. رجوع به علی بن محمدبن ابی بکربن ... شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن مظفربن ابراهیم . و یا هدیةبن عمربن یزید کندی اسکندرانی وداعی دمشقی . متوفی در 716 هَ . ق . رجوع به علاءالدین (ابن ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن مظفربن علی بن حسن بن مسلمة، مکنّی به ابوالقاسم . ادیب و شاعر و نویسنده بود (455 تا 493 هَ . ق .) او را رسائلی است . (...