الی
نویسه گردانی:
ʼLY
الی . [ اِ ل َی ْ ی َ ] (ع حرف جر + ضمیر) (از: اِلی ̍ + ی ، ضمیر متکلم ) به من . (ترجمان علامه ، ترتیب عادل ). بسوی من . و رجوع به اِلی ̍ (حرف جر) شود.
واژه های همانند
۵,۷۸۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۴۷ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین شاکر جرکسی پارسی . رجوع به علی شاکر شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین طریحی نجفی . رجوع به علی طریحی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین قدامه ٔ موسوی ، مکنی به ابوجعفر. ممدوح ادیب صابر ترمذی . رجوع به علی موسوی (ابن حسین ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین قرشی . رجوع به علی قرشی (ابن حسین ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین قمی شیعی ، ملقب به نورالدین . رجوع به علی قمی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین قهستانی ، شاعر، مکنی به ابوبکر. رجوع به علی قهستانی (ابن حسین ...) شود.
علی . [ع َ ] (اِخ ) ابن حسین کاکی . رجوع به علی کاکی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین مروزی حنفی ، ملقب به علاءالدین . رجوع به علی مروزی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین مسرعی ، مشهور به بولاقی . رجوع به علی بولاقی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین مغربی کاتب ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی مغربی شود.