اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

الی

نویسه گردانی: ʼLY
الی . [ اِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پایین ولایت بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه در 20 هزارگزی جنوب باختری تربت حیدریه سر راه شوسه ٔ عمومی مشهد به زاهدان . تپه و معتدل است . سکنه ٔ آن 422 تن شیعه ٔ فارسی زبانند. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات و پنبه و شغل مردم زراعت و گله داری و کرباس بافی است . راه مالرو دارد. و از تجرود میتوان ماشین برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۳.۸۵ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالرحیم بن محمد کندی ، آل باکثیر. رجوع به علی کندی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالرحیم سلمی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن قصار. ادیب و لغوی و خطّاط. رجوع به ابن قصار (ابوالحسن علی بن ....
علی . [ ع َ ](اِخ ) ابن عبدالستار قوصی . رجوع به علی قوصی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالسلام تسولی مالکی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی تسولی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالصادق بن احمدبن عبدالصادق بن محمدبن عبداﷲ عیادی مالکی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی عیادی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالصمد بکری کرمانی قنوجی هندی حنفی (علی اصغر...). رجوع به علی اصغر کرمانی شود.
علی . [ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالصمد سخاوی ، ملقب به علم الدین . رجوع به علم الدین (علی بن محمدبن عبدالصمد...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالعالی بن عبدالباقی بن ابراهیم بن علی بن عبدالعالی عاملی میسی . رجوع به علی میسی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالعزیز. از شاگردان و روات ابوعبید قاسم بن سلام است . وفات او در سال 287 هَ . ق . بوده است . (از الفهرست ابن الندی...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالعزیزبن ابراهیم بن بناء ، مکنّی به ابوالحسن ومشهور به ابن حاجب النعمان . متولد سال 340 و متوفی در 423 هَ . ق . ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.