اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

الی

نویسه گردانی: ʼLY
الی . [ اِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پایین ولایت بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه در 20 هزارگزی جنوب باختری تربت حیدریه سر راه شوسه ٔ عمومی مشهد به زاهدان . تپه و معتدل است . سکنه ٔ آن 422 تن شیعه ٔ فارسی زبانند. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات و پنبه و شغل مردم زراعت و گله داری و کرباس بافی است . راه مالرو دارد. و از تجرود میتوان ماشین برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۵۳ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی رضوی تبریزی نجفی ، مشهور به سیدعلی داماد. رجوع به علی داماد شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی زهری شروانی مدنی حنفی . رجوع به علی شروانی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی شربینی . رجوع به علی شربینی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی صلیحی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی صلیحی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی کاشی مشهور به حلی و ملقّب به نصیرالدین ، رجوع به علی کاشی (ابن محمد...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی کیاهراسی طبرستانی شافعی ، ملقّب به عمادالدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی کیاهراسی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی مغربی ، مشهور به سقاط و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی سقاط شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی مقری فیومی . رجوع به علی فیومی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی منذری . رجوع به علی منذری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی نحوی استرآبادی فصیحی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به ابوالحسن (علی بن ابی زید محمدبن ...) شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.