اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

الی

نویسه گردانی: ʼLY
الی . [ اِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پایین ولایت بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه در 20 هزارگزی جنوب باختری تربت حیدریه سر راه شوسه ٔ عمومی مشهد به زاهدان . تپه و معتدل است . سکنه ٔ آن 422 تن شیعه ٔ فارسی زبانند. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات و پنبه و شغل مردم زراعت و گله داری و کرباس بافی است . راه مالرو دارد. و از تجرود میتوان ماشین برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۵ مورد، زمان جستجو: ۳.۰۵ ثانیه
علی مطیری . [ ع َ ی ِ م ُ طَ ] (اِخ ) ابن ظاهر مطیری اسدی حلی . رجوع به علی حلی شود.
علی مطیری . [ ع َ ی ِ م ُ طَ ] (اِخ ) ابن محمدبن ابی بکر مطیری . فقیه و از علمای بنی مطیر بود. وی در سال 1084 هَ .ق . در زیدیة از شهرهای یمن ...
علی منوفی . [ ع َ ی ِ م َ ] (اِخ ) (علی فؤاد...) رجوع به علی فؤاد شود.
علی منوفی . [ ع َ ی ِ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن احمدبن عبدالقادربن عثمان منوفی جنوفی . در سال 823هَ . ق . در جنوف متولد شد و در 889 هَ ...
علی منوفی . [ ع َ ی ِ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن محمدبن محمدبن خلف بن جبریل منوفی مصری شاذلی . ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن . وی فق...
علی مؤدب . [ ع َ ی ِ م ُ ءَدْ دِ ] (اِخ ) ابن احمدبن سلک فالی . مکنی به ابوالحسن و مشهوربه مؤدب . رجوع به علی فالی (ابن احمدبن ...) شود...
علی مؤدب . [ ع َ ی ِ م ُ ءَدْ دِ ] (اِخ ) ابن محمدبن شاکرمؤدب لیثی واسطی . وی محدث و اخباری و واعظ بود و در سال 457 هَ . ق . حیات داشت . ا...
علی موسوی . [ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ملقب به صدرالملک . در طبقات ناصری آمده است که مهذب الدین وزیر در نزد سلطان معزالدین بهرامشاه بن التمش ...
علی موسوی . [ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن ابی احمد حسین طاهربن موسی بن محمدبن موسی بن ابراهیم بن امام موسی بن جعفرالصادق (ع ) ملقب به علم اله...
علی موسوی . [ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن حسین بن ابی الحسن موسوی عاملی . رجوع به علی عاملی شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.