اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

الی

نویسه گردانی: ʼLY
الی . [ اِ ] (اِخ ) ۞ (جزیره ٔ...) ناحیه ٔ شمالی از کنت نشین ۞ کمبریج ۞ از کشور انگلستان که بوسیله ٔ جریان آب لوز ۞ جدا میشود. مرکز آن مارش ۞ است . و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۳ مورد، زمان جستجو: ۳.۹۳ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعیدبن حمامه ٔ صنهاجی (شیخ ...). رجوع به علی صنهاجی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعیدبن سعدبن زیدبن محسن حسینی طالبی . از اشراف مکه . رجوع به علی طالبی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعیدبن عبدالرحمان بن محرزعبدری ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی عبدری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعیدبن عثمان بن سعید مصری ، مکنی به ابوعلی . رجوع به علی مصری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعیدبن محمدبن احمدبن محمدبن حسن بن محمدبن علی بن محمدبن حسین بن عبدالسلام بن عبدالمطلب حر عاملی جبعی . رجوع به ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعید اصطخری . رجوع به علی اصطخری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعید رستغفنی حنفی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی رستغفنی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سعید عسکری .محدث اواخر قرن سوم هجری . رجوع به علی عسکری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سکن معافری ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی معافری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سکون ، علی بن محمدبن محمدبن علی بن سکون حلی ، مشهور به ابن سکون و مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی حلی (ابن محمد...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.