اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

الی

نویسه گردانی: ʼLY
الی . [ اِ ] (اِخ ) ۞ (جزیره ٔ...) ناحیه ٔ شمالی از کنت نشین ۞ کمبریج ۞ از کشور انگلستان که بوسیله ٔ جریان آب لوز ۞ جدا میشود. مرکز آن مارش ۞ است . و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۱ مورد، زمان جستجو: ۲.۷۲ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد أنطاکی ، مکنی به ابوالقاسم . رجوع به علی أنطاکی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد باسفری . شاعر. رجوع به علی باسفری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد بستجی . فقیه بود. رجوع به علی بستجی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد بستیفی نیشابوری . محدث است . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ).
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد بغدادی ، مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن قصار. رجوع به علی قصار شود.
علی . [ع َ ] (اِخ ) ابن احمد بغدادی شافعی ، مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن مرزبان . رجوع به علی بغدادی شود.
علی .[ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد بلخی ، مکنی به ابوالقاسم . ازعلمای نجوم . رجوع به علی بلخی (ابن احمد...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد تستری . رجوع به علی تستری (ابن احمد...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد جرجانی ، مکنی به ابوالقاسم . رجوع به علی جرجانی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد جرجرایی ، مکنی به ابوالقاسم و ملقب به نجیب الدولة. رجوع به علی جرجرایی شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.