اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ام

نویسه گردانی: ʼM
ام . [ اِ ] (پیشوند) ۞ بمعنی این باشد وهذا گویند همچو امروز و امسال ۞ یعنی این روز و این سال . (از انجمن آرا) (آنندراج ) (هفت قلزم ). معادل اَل عربی : امروز، امشب ، امسال (الیوم ، اللیل ، السنة) :
پار آن اثر مشک نبوده ست پدیدار
امسال دمید آنچه همی خواسته ام پار.

فرخی (از انجمن آرا).


آفتاب از کدام سمت دمید
که تو امروز یاد ما کردی .

ایرج میرزا.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۳۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۶ ثانیه
ام البلابیل . [ اُم ْ مُل ْ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز واقع در 30 هزارگزی شمال خاوری اهواز و 10 هزارگزی خا...
ام المؤمنین . [ اُم ْ مُل ْ م ُ م ِ ] (ع اِ مرکب ) لقب هریک از زنان رسول اکرم است و آن مأخوذ از قول خداوند است که فرماید: النبی اولی با...
ام السریجینه . [ اُم ْ مُس ْ س َ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز واقع در 48 هزارگزی شمال خاوری اهواز و 4 ه...
ام عبدالحمید. [ اُم ْ م ِ ع َ دُل ْ ح َ ] (اِخ ) زن رافعبن خدیج . از زنان صحابی بوده . رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 257 شود.
ام عبدالرحمن . [ اُم ْ م ِ ع َ دُرْ رَ ما ] (اِخ ) زن کعب بن مالک . از زنان صحابی بوده . رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 256 شود.
ام عبدالرحمن . [ اُم ْ م ِ ع َ دُرْ رَ ما ] (اِخ ) نام سه تن از زنان تاریخی است . رجوع به ریحانة الادب ج 6 ص 225 شود.
عام المجاعة. [ مُل م َ ع َ ] (ع اِ مرکب ) سال قحط.
عام المنفعة. [ عام مُل ْ م َ ف َ ع َ ] (ع ص مرکب ) کارهائی که برای عام سود بخشد. چیزی که به همه بهره رساند و شامل همه ٔ مخلوق گردد. (نا...
خان ام حکیم .[ ن ُ اُم ْ م ِ ح َ ] (اِخ ) موضعی است نزدیک الکسوة ازاعمال حوران قریب دمشق . این ناحیه منسوب به ام حکیم دختر ابی جهل بن هشا...
ثنیة ام قردان . [ ث َ نی ی َ ت ُ اُم ْ م ِ ق ِ ] (اِخ ) عقبه ای است در مکه نزدیک چاه اسودبن سفیان مخزومی . (مراصد الاطلاع ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.