اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ام

نویسه گردانی: ʼM
ام . [ اُ / َُم ْ ] (پسوند) َُم . علامت عدد ترتیبی ، چنانکه اِم در فرانسوی مانند تروازیم ۞ و جز آن . این ادات به همه ٔ اعداد فارسی الحاق شود از قبیل یکم ۞ ، دهم ، صدم ، هزارم ، صدهزارم و جز آن :
صدم سال روزی به دریای چین
پدیدآمد آن شاه ناپاکدین .

فردوسی .


بسال سیصد و پنجاه و هفتم
بذوالقعده مرا بنهاد مادر.

ناصرخسرو.


گاه «دیگر» بدل آن آید: سوم ، سه دیگر :
نیابد هگرز آن سه مهمان چهارم
نه این دو کبوتر بیابد سه دیگر.

ناصرخسرو.


این ادات به کلمه ٔ «دیگر» نیز الحاق شود و دیگَرُم بمعنی دوم یا ثانی اثنین باشد : آن نسبت نخستین مؤلف شود از نسبت یکی از آن دو به میانه ، وز نسبت میانه به دیگرم . (التفهیم ابوریحان بیرونی چ طهران ص 23). و امیر طاهر که شیر باریک خوانند ماند، دیگرم ۞ رستم دستان برآمد و عالم همه از او رنگ گرفت . (تاریخ سیستان ص 345).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۳۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
ام عطیة. [ اُم ْ م ِ ع َ طی ی َ ] (ع اِ مرکب ) آسیاب . (از المرصع). || ماکیان . (مهذب الاسماء).
ام عطیة. [ اُم ْ م ِ ع َ طی ی َ ] (اِخ ) انصاری . از زنان صحابی است . رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 259 شود.
ام عطیة. [ اُم ْ م ِ ع َ طی ی َ] (اِخ ) نسیبة انصاری . دختر حارث یا کعب از زنان صحابی و در بعضی از غزوات با رسول اکرم همراه بوده است . و رج...
ام عفاق . [ اُم ْ م ِ ع َ / ع ِف ْ فا ] (ع اِ مرکب ) اِست . (المرصع) در اقرب الموارد عَفّاقَة به این معنی است .
ام عفیف . [ اُم ْ م ِ ع َ ] (اِخ ) نام چند تن از زنان صحابی بوده . رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 260 شود.
ام عقبة. [ اُم ْ م ِ ع َ ب َ ] (ع اِ مرکب ) شپش بزرگ . (از المرصع). شپش . (آنندراج ). || دیگ . || مرغ خانگی . (از المرصع).
ام عقبة. [ اُم ْ م ِ ع ُ ب َ ] (اِخ ) زن غسان بن جهضم . به زیبایی و اخلاق حمیده مشهور بوده .رجوع به ریحانة الادب ج 6 ص 226 و در منثور ص 60 شو...
ام عقبة. [ اُم ْ م ِ ع َ ب َ] (اِخ ) نام زنی بوده که گویند خروسی داشته که بر اثر تربیت از صاحبش اطاعت می کرده است . (از المرصع).
ام عقیل . [ اُم ْ م ِ ع َ ] (اِخ ) فاطمه دختر اسدبن هاشم بن عبد مناف فرشی هاشمی مادر امیرالمؤمنین علی (ع ) و سه برادر وی طالب و عقیل و جع...
ام عبدا. [ اُم ْ م ِ ع َ دُل ْ لاه ْ ] (ع اِ مرکب ) جانور کوچک سرخ رنگی است در روی قاطر دیده میشود. (از المرصع).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.