گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ام نویسه گردانی: ʼM ام . [ اِ ] (اِخ ) ۞ مرکز ساووا ۞ واقع در ناحیه ٔ البرت ویل ۞ از کشور فرانسه . 1360 تن سکنه دارد. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۷۳۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۴ ثانیه واژه معنی ام حبان ام حبان . [ اُم ْ م ِ ح َ ] (اِخ ) دختر عامربن نابی خواهر عقبه از صحابیات بوده است . رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 221 شود. ام حبیب ام حبیب . [ اُم ْ م ِ ح َ ] (ع اِ مرکب ) حربا. (اقرب الموارد). ام حبیب ام حبیب . [ اُم ْ م ِ ح َ ] (اِخ ) (تغلبیه ) دختر ربیعه از زنان علی بن ابی طالب علیه السلام بود و از او پسری بنام عمرو دختری بنام رقیه آورد.... ام حبیب ام حبیب . [ اُم ْ م ِ ح َ ] (اِخ ) دختر عاص بن امیةبن عبد شمس قرشی زن عمروبن عبدود بود و عمروبن عبدود همان است که در جنگ خندق بدست علی بن... ام حبیب ام حبیب . [ اُم ْ م ِ ح َ ] (اِخ ) دختر عباس بن عبدالمطلب دختر عم پیغمبر اسلام و از زنان صدر اسلام بود. رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ... ام حفان ام حفان . [ اُم ْ م ِ ح َف ْ فا ] (ع اِ مرکب ) شتر مرغ . (از المرصع). ام حفصة ام حفصة. [ اُم ْ م ِ ح َ ص َ ] (ع اِ مرکب ) ۞ ماکیان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مرغ خانگی . || کرکس . (از اقرب الموارد). ||... ام حکیم ام حکیم . [ اُم ْ م ِ ح َ ] (ع اِ مرکب ) ترازو. (مهذب الاسماء). ام حکیم ام حکیم . [ اُم ْ م ِ ح َ ] (اِخ ) (مخزومیه ) از صحابیات و دختر حارث بن هشام مخزومی از رؤسای قریش و زن عکرمةبن ابی جهل بوده است و پلی که ... ام حکیم ام حکیم . [ اُم ْ م ِ ح َ] (اِخ ) دختر اسدبن مغیره ٔ ثقفی از زنان امام محمد باقر (ع ) بوده است . (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 70). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ ۱۶ صفحه ۱۷ از ۷۴ ۱۸ ۱۹ ۲۰ ۲۱ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود