گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ام نویسه گردانی: ʼM ام . [ اُ ] (اِخ ) ۞ نام رودی است در ایالت تومسک از ناحیه ٔسیبری . رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 ذیل اوم شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۷۳۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه واژه معنی ام آسیه ام آسیه . [ اُم ْ م ُ ی َ ] (اِخ ) بنت حافظ ابی محمدبن ابی طالب احمدبن مرزوق باقداری . او راست کتاب مشیخةالشیخة. (از کشف الظنون ج 2). ام ابان ام ابان . [ اُم ْ م ُ اَ ] (اِخ ) زنی از صحابیات بود. رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1031 شود. ام ابان ام ابان . [اُم ْ م ُ اَ] یکی از دختران عثمان بن عفان خلیفه ٔ سوم بود. (از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1031). ام ابان ام ابان . [ اُم ْ م ُ اَ ] (اِخ ) زینب تیمیمه مکناة به ام ابان . از زنان شاعر عرب و در فصاحت معروف بوده است .از اشعار معروف او قصیده ای است ... ام اسلم ام اسلم . [ اُم ْ م ُ اَ ل َ ] (اِخ ) از صحابیات بود. زمان علی بن حسین (ع ) را نیز درک کرد و چون کتابهای بسیاری خوانده بود به قاریة الکتب مو... ام الدم ام الدم . [ اُم ْ مُدْ دَ ] (ع اِ مرکب ) در نزد پزشکان قدیم آن برآمدگی را گویند که از جمع شدن خون سرخ رگ در زیر پوست بوجود آید و بگفته ٔ بعض... ام شبیث ام شبیث . [ اُم ْ م ِش ُ ب َ ] (اِخ ) زن ضحاک بن سفیان کلابی . از صحابیات بوده . رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 246 شود. ام شذرة ام شذرة. [ اُم ْ م ِ ش َ رَ ] (اِخ ) دختر صعصةبن ناجیةبن محمد. از زنان صدر اسلام بوده . رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 250 شود. ام شریک ام شریک . [ اُم ْ م ِ ش َ ] (اِخ ) انصاری . دختر جابر یا انس یا خالد یا ابوالعسکر از زنان صحابی و بقولی از زنان رسول اکرم بوده است . رجوع به ... ام شریک ام شریک . [ اُم ْ م ِ ش َ ] (اِخ ) دختر خالدبن حبیس بن لوذان خزرجی . از زنان صحابی بوده . رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 247 شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱۶ ۱۷ ۱۸ ۱۹ ۲۰ صفحه ۲۱ از ۷۴ ۲۲ ۲۳ ۲۴ ۲۵ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود