گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ام نویسه گردانی: ʼM ام . [ اُ ] (اِخ ) ۞ نام رودی است در ایالت تومسک از ناحیه ٔسیبری . رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 ذیل اوم شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۷۳۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۴ ثانیه واژه معنی ام الخیر ام الخیر. [ اُم ْ مُل ْ خ َ ] (اِخ ) بنت حریش بن سراقه یا رقیه . از تابعین زنان کوفه و بسخنوری و فصاحت و هوش معروف و ازطرفداران علی بن ابی... ام الخیر ام الخیر. [ اُم ْ مُل ْ خ َ ] (اِخ ) جمال النساء بغدادی مکناة به ام الخیر. از زنان پرهیزگار و دانشمند و از محدثان عامه در قرن هفتم هجری است .... ام الخیر ام الخیر. [ اُم ْ مُل ْ خ َ ] (اِخ ) خدیجه ملقب به ضوء الصباح . از محدثان بوده و در انشا و حسن خط مهارت داشته است . به سال 730 هَ . ق . درگذ... ام الخیر ام الخیر. [ اُم ْ مُل ْ خ َ ] (اِخ ) رابعه ٔ عدویه مکناة به ام الخیر. از زنان نیکوکار بود.135 هَ . ق . درگذشت . رجوع به رابعه ... شود. ام الخیر ام الخیر. [ اُم ْ مُل ْ خ َ ] (اِخ ) سلمی . دختر صخربن عمروبن کعب بن سعدبن تیم بن مرةبن کعب از صحابیات و مادر ابوبکر خلیفه ٔ اول بوده و عمر ب... ام الصخر ام الصخر. [ اُم ْ مُص ْص َ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز دهستان ام الصخر از بخش شادگان شهرستان خرمشهر است در 15 هزارگزی شمال خاوری شادگان در کنار راه ... ام الصخر ام الصخر. [ اُم ْ مُص ْ ص َ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای بخش شادگان شهرستان خرمشهر است که در شمال و شمال خاوری شادگان واقع شده است . هوایش گ... ام الرمح ام الرمح . [ اُم ْ مُرْ رُ ] (ع اِ مرکب ) لواء. (منتهی الارب ) (تاج العروس ) (ناظم الاطباء). عَلَم . (ناظم الاطباء). لوا و خرقه ای که بدان درپی... ام الشحم ام الشحم . [ اُم ْ مُش ْ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جراحی بخش شادگان شهرستان خرمشهر، واقع در 53 هزارگزی خاور شادگان و 5 هزارگزی باختری ... ام الشوء ام الشوء. [اُم ْ مُش ْ ش َ ] (ع اِ مرکب ) عقاب . (ناظم الاطباء). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۴۶ ۴۷ ۴۸ ۴۹ ۵۰ صفحه ۵۱ از ۷۴ ۵۲ ۵۳ ۵۴ ۵۵ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود