اماریت
نویسه گردانی:
ʼMARYT
اماریت . [ اَم ْ ما ری ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) فرماندهی . آمریت . ضد مأموریت و اطاعت . صاحب نفائس الفنون نویسد: نفس آدمی بحسب هوی و طبیعت و بحکم «ان النفس لامارة بالسوء» پیوسته خواهد که فرمانده بود نه فرمانبر و این صفت عین منازعت است با حق تعالی در الهیت و معبودیت . پس هرگاه که در نفس سالک صفت انقیاد اوامر الهی پدید آمد اماریت او به مأموریت مبدل شود و این تنازع و تمانع مرتفع گردد. (از کتاب علم تصوف نفائس الفنون ).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
عماریط.[ ع َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ عُمروط. رجوع به عُمروط شود.
ام عریط. [ اُم ْ م ِ ع ِ ی َ ] (ع اِ مرکب ) کژدم .(از المرصع) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).کنیه ٔ عقرب است . (از المنجد). || داهیه ....