امام
نویسه گردانی:
ʼMAM
امام . [ اِ ] (اِخ ) (میرزا قاسم ) از معاصران خواندمیر مؤلف حبیب السیر و در خط تعلیق و نستعلیق و فن شطرنج استاد بوده و شعر می سروده است . خواندمیر سه بیت زیر را از او نقل کرده است :
شد مرا کاسه ٔ سر خاک در میخانه
باشد از گردش ایام شود پیمانه
زآشنایان همه بیگانه شدم بهر تو من
آشنا ناشده گشتی تو ز من بیگانه
پیش واعظ منشین قصه ٔ طوبی مشنو
قد برافراز که کوته شود این افسانه .
رجوع به حبیب السیر جزء4 ازج 3 صص 616-617 شود.
واژه های همانند
۱۸۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
امام وردی خان . [ اِ وِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دولت خانه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان قوچان ، واقع در 24 هزارگزی شمال باختر قوچان و 2 هزارگزی شما...
امام الاشرفیة. [ اِ مُل ْ اَ رَ فی ی َ ] (اِخ ) عبدالباقی بن عبدالرحمن بن علی خزرجی مقدسی مصری درگذشته به سال 1078 هَ . ق . از دانشمندان بود...
امام ابوجعفر. [ اِ اَ ج َ ف َ ] (اِخ ) احمدبن محمدبن سلامةبن عبدالملک طحاوی . رجوع به ابوجعفر احمد... شود.
امام ابوحامد. [ اِ اَ م ِ ] (اِخ ) رجوع به ابوحامد غزالی شود.
امام ترجمانی . [ اِ ت َ ج ُ ] (اِخ ) رجوع به علاءالدین حنفی شود.
امام زاده بزم . [ اِ دَ / دِ ب ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بوانات بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده . واقع در 18 هزارگزی جنوب خاوری سوریا...
امام زاده حسن . [ اِ دَ / دِ ح َ س َ ] (اِخ ) زیارتگاهی است در جنوب غربی طهران که اکنون بطهران متصل شده است .
امام زاده زید. [ اِ دَ / دِ زَ ] (اِخ ) از بناهای دوره ٔ قاجاریه در شهر طهران است . و رجوع به طهران شود.
امام محمد تقی . [اِ م ُ ح َم ْ م َ دِ ت َ ] (اِخ ) محمدبن علی (ع ). امام نهم شیعه ٔ امامیه ٔ اثناعشری . رجوع به محمد... شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.