گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ام العزم نویسه گردانی: ʼM ʼLʽZM ام العزم . [ اُم ْ مُل ْ ع ِ ] (ع اِ مرکب ) کون . اِست . (اقرب الموارد، ذیل عزم ) ۞ . عِزمة. ام عزمة. (اقرب الموارد). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود