اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

امرء

نویسه گردانی: ʼMRʼ
امرء. [ اَ رَ / اِ رِ / اُ رُ ] (ع اِ) مرد. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اعراب در این کلمه هم در همزه (حرف اول ) و هم در حرف آخر هر دو وارد می شود چنانکه گویند: رایت اَمرَءَ و مررت بِاِمرِء و هذا اُمرُء. (ناظم الاطباء). و نیز جایز است فتح و ضم و اعراب راء در هر حال چنانکه : هذا اُمرَء و نیز هذا اُمرُء و رأیت اُمرُوءً و مروت باُمرء و نیز مررت باُمرِی ٔ. (از اقرب الموارد). مؤنث آن امراءة است . رجوع به امراءة شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۳۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
عامر. [ م ِ ] (اِخ ) عشیره ای است که در زمانهای قدیم به ناحیه کورة به منطقه ٔ عجلون سکونت داشته و اکنون در قراء رحابا و کفرالماء پراکنده ا...
عامر. [ م ِ ] (اِخ ) عشیره ای است معروف به بوعامر،در اماکن متعدد در عراق که در نجف و رزازة و یوسفیه پراکنده اند و شغل آنان تربیت گاومیش اس...
عامر. [ م ِ ] (اِخ ) عشیره ٔ درزیه است مقیم در جبل حوران . اصل آن عشیره از آل ایوب به جبل اعلی از توابع حلب بوده است . (از معجم قبائل ...
عامر. [ م ِ ] (اِخ ) عشیره ای است که معروف به عیال عامرند. (از معجم قبائل العرب ).
عامر. [ م ِ ] (اِخ ) بطنی است از قبیله سُبَیع مقیم عارض . (از معجم قبائل العرب ).
عامر. [ م ِ ] (اِخ ) عشیره ٔ بزرگی است از فضل از طوقه از بنی صخره یکی از قبائل بادیه ٔ شرق اردن . (از معجم قبائل العرب ).
عامر. [ م ِ ] (اِخ ) بطنی است از کلاب بن ربیعةبن عامربن صعصعةبن معاویةبن بکربن هوازن منصوربن عکرمةبن خصفةبن قیس بن عَیلان از عدنانیه . (...
عامر. [ م ِ ] (اِخ ) بطنی است از آل ربیعه به شام و منزل و مأوای آنان در بادیة الشام است . (از معجم قبائل العرب ).
عامر. [ م ِ ] (اِخ ) بطنی است از سعدبن عمربن خُزاعةبن ربیعةبن حارثةبن عمرو مُزَیقیاء از غسان از ازد از قحطانیه . (از معجم قبائل العرب ).
عامر. [ م ِ ] (اِخ ) قبیله ای است از بنی ضَیّه از عدنانیه . (از معجم قبائل العرب ).
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۵۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.