ام شغل
نویسه گردانی:
ʼM ŠḠL
ام شغل . [ اُم ْ م ِ ش ُ ] (ع اِ مرکب ) درباره ٔ کسی گویند که عزم کاری کند ولی به اتمام نرساند، اصلش چنان است که گویند: زنی پی کاری میرفت در این بین حیض بروی عارض شد و بدون انجام کار برگشت . (از المرصع).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.