اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ام صبیان

نویسه گردانی: ʼM ṢBYAN
ام صبیان . [ اُم ْ م ِ ص ِ ] (ع اِ مرکب ) کخ بچگان . نوعی صرع که عارض کودکان می گردد. ام الصبیان :
کعبه را از خاصیت پنداشته عودالصلیب
کز دم ابن اﷲ او را ام صبیان آمده .

خاقانی .


دهر پیر بوالفضول است ام صبیان یافته
کز بنات فکر او عودالصلیبش یافتم .

خاقانی .


در طواف کعبه چون شوریدگان از وجد و حال
عقل را پیرانه سر در ام صبیان دیده اند.

خاقانی .


و رجوع به ام الصبیان شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.