گفتگو درباره واژه گزارش تخلف املة نویسه گردانی: ʼML املة. [ اِ ل َ ] (ع اِ) ۞ امید. (ناظم الاطباء) (آنندراج ). امل . تأمیل . (از اقرب الموارد). گویند ما اطول املته ؛ یعنی چه دراز است امید آن . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || (مص ) بیوسیدن . (تاج المصادر بیهقی ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه واژه معنی املح الناس املح الناس . [ اَ ل َ حُن ْ نا ] (اِخ ) نام یا لقب مادر المستکفی باﷲ خلیفه ٔ عباسی بوده . (از تاریخ الخلفای سیوطی ص 263). عمله تیمور عمله تیمور. [ ع َ م َ ل َ / ل ِ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حسین آباد بخش شوشتر شهرستان دزفول . 700 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه ٔ کرخه ... عمله و اکله این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. املح بخارایی املح بخارایی . [ اَ ل َ ح ِ ب ُ ] (اِخ ) ملا میر عظیم . از شاعران قرن سیزدهم هجری است . رجوع به فرهنگ سخنوران شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود