ام مرزم
نویسه گردانی:
ʼM MRZM
ام مرزم . [ اُم ْ م ِ م ِ زَ ] (ع اِمرکب ) داهیه . || سرما. (از المرصع). || باد شمال . (از اقرب الموارد) (مؤید الفضلاء) (مهذب الاسماء). باد شمال را گویند بجهت سردی آن . (از المرصع). || باد. (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.