اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

امین الدین

نویسه گردانی: ʼMYN ʼLDYN
امین الدین .[ اَ نُدْ دی ] (اِخ ) (امیر...) پسر شهاب الدین فضل .از سرداران و ملازم سلطان ابوسعید بهادر بود. (از حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 356). رجوع به سربداران شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
امین الدین تبریزی . [ اَ نُدْ دی ن ِ ت َ ] (اِخ ) حاجی ... مشهور به حاجی دده . شاعر و عالم به حدیث و تفسیر بوده و امین و گاهی نوری ۞ تخل...
امین الدین کازرونی . [ اَ نُدْ دی ن ِ زِ ] (اِخ ) رجوع به امین بلیانی شود.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.