اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

امین گشتن

نویسه گردانی: ʼMYN GŠTN
امین گشتن . [ اَ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) امین شدن :
چو دیدم که در دیر گشتم امین
نگنجیدم از خرمی برزمین .

(بوستان ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.