اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

انبار نهادن

نویسه گردانی: ʼNBAR NHADN
انبار نهادن . [ اَم ْ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) ذخیره کردن . انبار کردن :
وآنگه به تبنگوی کش اندرسپردْشان
ورزآنکه نگنجند بدو در فشردْشان
بر پشت نهدْشان و سوی خانه بردْشان
وز پشت فروگیرد و برهم نهد انبار.

منوچهری .


نخلها بر کوه و کندو و شجر
می نهند از شهد انبار شکر.

مولوی .


آرزو می کارم و انبار حسرت می نهم
منتش بر من اگر برقم بخرمن دشمن است .

ظهوری (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.