انباز داشتن . [ اَم ْ ت َ ] (مص مرکب ) نظیر و مانند و همتا داشتن
: مردی جلد و کاری و سوار نیک و بشورانیدن همه ٔ سلاحهااستاد چنانکه انباز ندارد ببازی گوی . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص
572). || رقیب داشتن
: چوآمد بشاه جهان آگهی
که انباز دارد بشاهنشهی .
فردوسی .