اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

انبوه گشتن

نویسه گردانی: ʼNBWH GŠTN
انبوه گشتن . [ اَم ْ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) در یک جا گرد آمدن و فراوان شدن . انبوه شدن . توده شدن :
چو انبوه گشتند بر پیشگاه
چنان گفت شاه جهان با سپاه .

فردوسی .


چو بر هم نهادند و انبوه گشت
ببالای سنگین یکی کوه گشت ۞ .

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.