اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

انتظار دادن

نویسه گردانی: ʼNTẒAR DʼDN
انتظار دادن . [ اِ ت ِ دَ ](مص مرکب ) منتظر ساختن . چشم براه کردن :
انتظارم مده که آتش و آب
نکند آنچه انتظار کند.

عمادی شهریاری .


گرچه انتظارم داد یکچندی ولیک ...

ابن یمین .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.