گفتگو درباره واژه گزارش تخلف انتظار داشتن نویسه گردانی: ʼNTẒAR DʼŠTN انتظار داشتن . [ اِ ت ِ ت َ] (مص مرکب ) نگران بودن و پرمور داشتن و چشم براه بودن . (ناظم الاطباء). چشم داشتن . بیوسیدن : خوشا چشمی که دارد انتظار دیدن رویی گهر آن دل که میباشد گره در حسرت مویی .میرزا بیدل (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود