انجام یافتن
نویسه گردانی:
ʼNJAM YAFTN
انجام یافتن . [ اَ ت َ ] (مص مرکب ) به انتها رسیدن و تمام شدن . (ناظم الاطباء). انجام شدن . (فرهنگ فارسی معین ).خاتمه یافتن . خاتمه پذیرفتن . || کامل شدن . (یادداشت مؤلف ). کمال و کمول . (از منتهی الارب ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.