اندک خرد. [ اَ دَ خ ِ رَ ] (ص مرکب ) کم هوش و کم عقل . (ناظم الاطباء). کم خرد
: ایا پورکم روزاندک خرد
روانت ز اندیشه رامش برد.
فردوسی .
به افراسیاب آمد آن خوی بد
از آن نامداران اندک خرد.
فردوسی .
وزان پس به پیران چنین گفت رد
که کاوس پیر است و اندک خرد.
فردوسی .