گفتگو درباره واژه گزارش تخلف انده زده نویسه گردانی: ʼNDH ZDH انده زده . [ اَ دُه ْ زَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) غم زده . غمدیده : بجز آن زلیخای انده زده بدان غم زده جان ماتمکده . شمسی (یوسف و زلیخا).بر آن پیر یعقوب انده زده دلم آتش است و تن آتشکده .شمسی (یوسف و زلیخا). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود