اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

انعام کردن

نویسه گردانی: ʼNʽAM KRDN
انعام کردن . [ اِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بخشش کردن . عطا کردن . (ناظم الاطباء) :
چو انعام کردی مشوخودپرست
که من سرورم دیگران زیردست .

سعدی (بوستان ).


انعام کن بگوشه ٔ چشم ارادتی
تا بنده ٔ تو باشم و منت پذیر تو.

سعدی .


جامه ٔ خود می خواهم اگر انعام کنی . سعدی (گلستان ). بسیار انعام و اکرام در حق من کرد. (مجالس سعدی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.