اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

انف

نویسه گردانی: ʼNF
انف . [ اَ ن َ ] (ع مص ) ۞ ننگ داشتن از چیزی . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ننگ داشتن . (تاج المصادربیهقی ) (مصادر زوزنی ). استنکاف . (از اقرب الموارد).ننگ و عار داشتن . (آنندراج ): ما رأیت احمی انفاً من فلان ؛ یعنی با ننگ تر از فلان ندیدم . || باردار شدن زن و رغبت نکردن وی بچیزی . (از منتهی الارب )(از ناظم الاطباء). ویار کردن زن . (یادداشت مؤلف ). || دردمندبینی شدن شتر از چوبک مهار. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). نالیدن شتر از حلقه ٔ مهار. (از اقرب الموارد). || رام و منقاد گردیدن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || کراهت داشتن گوینده از آنچه گفته . (از ناظم الاطباء). تنزه . (از اقرب الموارد). || سابق شدن . (آنندراج ). و رجوع به اِنف و انفت و انفة شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
انف . [ اَ ] (ع اِ) بینی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (ترجمان القرآن جرجانی ) (مهذب الاسماء) (غیاث اللغات ). منخر. (از اقرب المو...
انف . [ اَ ] (ع مص ) ۞ زدن بینی کسی را. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). بر بینی زدن . || به بینی رسیدن آب و جز ...
انف . [ اُ ن ُ ] (ع اِ) رفتار نیکو. || آتیک من ذی انف ؛ می آیم ترا از پیش ، کماتقول من ذی قَبَل . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). اِف...
انف . [ اَن ِ ] (ع ص ) بعیر انف ؛ شتر دردمندبینی از چوبک مهار.(ناظم الاطباء). اشتری که بینیش درد کند از برس . (مهذب الاسماء). آنکه بینی او د...
انف العجل . [ اَفُل ع ِ ] (ع اِ مرکب ) ۞ ثمری است شبیه به بینی گاو، و نبات آن مابین شجر و گیاه و برگ آن شبیه ببرگ کاسنی و ریزه تر ا...
انف الناقة. [ اَ فُن ْنا ق َ ] (اِخ ) لقب جعفربن قریع بود و منسوب به انف الناقة، اَنفی ّ است . و رجوع به انفی و جعفر... شود.
جعفر انف الناقة. [ ج َ ف َ رِ اَ فُن ْ نا ق َ ] (اِخ ) رجوع به جعفربن قریع... شود.
عنف . [ ع َ ] (ع مص ) رفق و مدارا نکردن بر کسی . (از اقرب الموارد). درشتی نمودن با کسی . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). درشتی کردن و تندی ...
عنف . [ ع َ ] (ع اِ) اول هر چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء): هم یخرجون عنفاً عنفاً؛ أی اولاً فأولاً؛ یعنی آنها یکی پس از د...
عنف . [ ع َ / ع ُ / ع ِ ] ۞ (ع اِمص ) درشتی و سختی . ضد رفق و مدارا. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : مال خد...
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.