اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

انگاریدن

نویسه گردانی: ʼNGARYDN
انگاریدن . [ اَ / اِ دَ ] (مص ) تصور کردن و پنداشتن و گمان بردن . (برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اندیشه بردن . (ناظم الاطباء) :
عاشقی خواهی که تا پایان بری
پس بباید ساخت با هر ناپسند
زشت باید دید و انگارید خوب
زهر باید خوردو انگارید قند.

رابعه ٔبنت کعب قزداری (از آنندراج ).


|| افسانه و سرگذشت گفتن . || از سر گرفتن حکایت و افسانه را. || حساب کردن و قیاس کردن . || نقش کردن و تصویر کشیدن . || کندن و تراشیدن و حجاری کردن . (ناظم الاطباء). ورجوع به انگاردن و انگار و انگاشتن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.