اواء
نویسه گردانی:
ʼWʼʼ
اواء. [ اِ ] (ع مص ) پناه و جای گرفتن بکسی . (آنندراج ). جای گرفتن . (منتهی الارب ). مأوی گرفتن . (از المصادر زوزنی ).
واژه های همانند
۲۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
به مردی که رفتاری که از وی سر می زند زنانه است و دارای ناز و عشوه است، گاهی به دو جنسه های مرد نیز گفته می شود.
نامآوا در زبانشناسی به واژههایی گفته میشود که از صداهای موجود در طبیعت تقلید شدهاند، مانند چهچهه، (آسمان) غرمبه، شیهه، ترقه، شرشر و امثال آن. نام...
نرم آوا. [ ن َ ] (ص مرکب ) نرم آواز.
خوش آوا. [ خوَش ْ / خُش ْ ] (ص مرکب ) آنکه آواز مطبوع دارد. (یادداشت مؤلف ) : ای بلبل خوش آوا آوا ده ای ساقی آن قدح را با ماده .رودکی .
بادین آوا. (اِخ ) بادین آباد. دهی است از دهستان پیران بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد. در 57هزارگزی جنوب خاوری شوسه ٔ خانه - نقده در کوهستان واق...
آواشناسی دانش بررسی آواها و صداهای گفتاری است. این دانش که بخشی از زبانشناسی بشمار میآید با بررسی سرشت آواها و شیوههای تولید آنها سر و کار دارد. با...
صوربان آوا. (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش صومای شهرستان ارومیه . در 7 هزارگزی شمال خاوری هشتیان ، در مسیر راه ارابه رو هشتیان به سلم...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.