اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اوخ

نویسه گردانی: ʼWḴ
اوخ . (اِ صوت )آوازی که هنگام درد کشیدن برآرند. || (عامیانه ) در تداول کودکان جراحت . ریش : دستم اوخ شده .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
آخ و اوخ . [ خ ُ ] (اِ صوت مرکب ، از اتباع ) حکایت صوت ناله ٔ بیمار و مانند آن .
آوخ . [ وَ ] (صوت ، اِ) دریغا. دریغ. افسوس . آواخ . آه . آخ . آوَه . یاحسرتا. آواه . دردا : بدرد دل آوخ که بریان شوندچه بر حال من زار گریان شون...
آوخ . [ وُ ] (اِخ ) نام کوهی است بسرحد غربی ایران ، میان لادین و مرغاب ، نزدیک کوه ماهی هلانه و کوه مورشهیدان .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.