اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اوعظ

نویسه گردانی: ʼWʽẒ
اوعظ. [اَ ع َ ] (ع ن تف ) واعظتر. اندرزدهنده تر :
و کانت فی حیاتک لی عظات
و انت الیوم اوعظ منک حیاً.

ابوالعتاهیه .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
ریدک خوش آواز. [ دَ ک ِ خوَش ْ / خُش ْ ] (اِخ ) ریدک خوش آرزوگ . یکی از دهقان زادگان به روزگار پرویز و او داناترین مردم عصر خود بالذات بود. (ی...
پلنگ آواز جدید.[ پ َ ل َ زِ ج َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش افجه ٔ شهرستان تهران در 43هزارگزی جنوب گلندوک دارای 15 تن سکنه . ساکنین آن ...
پلنگ آواز قدیم . [ پ َ ل َ زِ ق َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان سیاه رود در بخش افجه از شهرستان تهران در 43هزارگزی جنوب غربی گلندوک دارای 185 تن ...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.