اولویت
نویسه گردانی:
ʼWLWYT
اولویت . [ اَ ل َ وِی ْ ی َ ] (ع مص جعلی ) تفوق و رجحان . (ناظم الاطباء). برتری و رجحان و تفوق و افضلیت و سبقت و تقدم . (ناظم الاطباء).
- اولویت ذاتیه ؛ نزد حکماء بدو معنی اطلاق میشود اول اینکه یکی از دو طرف ممکن نسبت به ذات آن سزاوارتر بوده باشد. و دوم آنکه ذات ممکن یکی از دو طرف را اقتضاء کند بر سبیل اولویت بقیاس آنچه حکماء و متکلمان درواجب بالذات میگویند. و هر یک بر دو وجه متصور است یکی آنکه اولویت نسبت بذات ممکن ضروری باشد. دوم اینکه ذات ممکن اولویت یکی از دو طرف را بر سبیل اولویت اقتضاء کند و همچنین است اولویت اولویت . (کشاف اصطلاحات الفنون ).
- بطریق اولویت ؛ بطریق برتری . (ناظم الاطباء).
- حق اولویت ؛ حق تقدم و برتری .
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
آنچه یا آن که از نظر زمانی یا ارزش پیش تر یا برتر است؛ کاری که به خاطر اهمیت یا حق بودن باید پیش از دیگر کارها انجام داده شود. (https://www.cnrtl.fr/d...
قیاس اولویت . [ س ِ اَ / اُو ل َ وی ی َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) (اصطلاح فقه ) هرگاه حکم یک موضوع درقوانین موضوعه ذکر شده باشد، و حکم موض...