اهرم
نویسه گردانی:
ʼHRM
اهرم . [ اَ رَ ] (اِخ ) ناحیه ایست از دشتستان در شرق بندر بوشهر. مؤلف فارسنامه آرد: شرقی بندر بوشهرست ، درازی آن از کش خاویز تا محمودآباد نزدیک بشش فرسنگ و پهنای آن بفرسنگی نرسد.محدود است از مشرق بنواحی دشتی و از شمال به محال برازجان و از غرب به تنگستان و از جنوب به خورموج . محصول آن گندم و جو دیمی و فاریابی و پنبه و کنجد و نخلستانش نیز فاریابی است . آب آن از چشمه و قنات است وقصبه ٔ این ناحیه را اهرم گویند. نزدیک بچهل و دو فرسنگ از شیراز و هشت فرسنگ از بوشهر دور افتاده و قریب صد درب خانه دارد و دارای پنج ده آباد است . (از فارسنامه ). و رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 شود.
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
احرم . [ اَ رَ ] (اِخ ) ابن هبرة الهمدانی . مردی جاهلی و حافظ ذکر او آورده است . (تاج العروس ).