گفتگو درباره واژه گزارش تخلف اه کردن نویسه گردانی: ʼH KRDN اه کردن . [ اَه ْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مخفف آه کردن . حسرت و افسوس گفتن . || نفرت و ناخوشایندی نمودن با گفتن لفظ اه : زخم سنان او را اه کردی ای سنائی هرگز کدام عاشق در وقت خه کند اَه . سنایی .و رجوع به اَه و آه شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه واژه معنی اح اح کردن اح اح کردن . [ اُ اُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تنحنح . نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود