اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ای

نویسه گردانی: ʼY
ای .[ اَ ] (ع حرف تفسیر) برای تفسیر آید مانند: عندی عسجد؛ ای ذهب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) : اما گونه ٔ دیگر است از ساعتها او را معوج خوانند، ای کژ. (التفهیم ). و یونانیان گفتند که کلب الجبار، ای شعرای یمانی برآید بدان روزها. (التفهیم ). و منجمان آنرا سالها تربیت نام کنند، ای پروردن . (التفهیم ).
ابر هژبرگون و تماثیل پیل خوار
با دست اوست یعنی و شمشیر اوست ای .

منوچهری .


آه شوقاً الی رؤیتهم ؛ ای یاسه بدیدار ایشان . (تفسیر ابوالفتوح ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۰۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
کسی که در شغل یا حرفه خود مهارت زیادی داشته باشد.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
گنجه ای . [ گ َ ج َ /ج ِ ] (ص نسبی ) منسوب به گنجه . رجوع به گنجوی شود.
نقره ای . [ ن ُ رَ / رِ ] (ص نسبی ) منسوب به نقره . از جنس نقره . که از نقره ساخته شده است . || به رنگ نقره . سپید چون سیم . نقره فام . ن...
نوبه ای . [ن َ / نُو ب َ / ب ِ ] (ص نسبی ) نوبتی . منسوب به نوبه .رجوع به نوبه شود. || مبتلا به تب نوبه .
نیزه ای . [ ن َ / ن ِ زِ ] (ص نسبی ) منسوب به نیزه . (فرهنگ فارسی معین ). مانند نیزه . بشکل نیزه .- شیشه ٔ نیزه ای ؛ قسمی بطری است با دهانه...
هلپه ای . [ هَِ پ ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش برازجان شهرستان بوشهر که 334 تن سکنه دارد. آب آن از چاه و رود دالکی و محصول عمده اش غله و خ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
شانه ای . [ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ) (برگ مرکب ...) نام برگچه هایی است که در دو طرف دُم برگ اصلی و در امتداد و موازات آن قرارگیرند. چون : برگ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۲۱ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.