اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ای

نویسه گردانی: ʼY
ای .[ اَ ] (ع حرف تفسیر) برای تفسیر آید مانند: عندی عسجد؛ ای ذهب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) : اما گونه ٔ دیگر است از ساعتها او را معوج خوانند، ای کژ. (التفهیم ). و یونانیان گفتند که کلب الجبار، ای شعرای یمانی برآید بدان روزها. (التفهیم ). و منجمان آنرا سالها تربیت نام کنند، ای پروردن . (التفهیم ).
ابر هژبرگون و تماثیل پیل خوار
با دست اوست یعنی و شمشیر اوست ای .

منوچهری .


آه شوقاً الی رؤیتهم ؛ ای یاسه بدیدار ایشان . (تفسیر ابوالفتوح ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۰۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۴ ثانیه
اوگه ای. ا. و ص. تاتنی، فرزند اندر. غریبه، بیگانه. گویا در گویش مردم برگ جهان، برگجون، بلگجون با نام کهن پلنگان، از توابع لواسان کوچک چنین است.
این واژه عربی ـ فارسی است و پارسی آن واژه ی پهلوی آوامیک می باشد
ای رقیب Hey Guard / Ey Reqîb که اکنون آن‌را «ای دشمن» ترجمه می‌کنند، سرود رسمی حکومت اقلیم کردستان عراق است. این سرود توسط شاعر کرد یونس رئوف دلدار...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
قهوه واژه ای عربی است که پسوند پارسی ای به آن افزوده شده است. همتای پارسی: کَدرو kadru (سنسکریت).**** فانکو آدینات 09163657861
ای بابا. {اِ}. شبه جمله ای بیانگر تعجب، ناراحتی، افسوس، گله گزاری ملایم، اِستِنکار، مخالفت و اعتراض و رد و انکار خفیف. معادل tush در انگلیسی.
منسوب به منطقه خامنه.
هزاره ای یا هزارگی [هَِ / هََ رَ ][haza:ragi]، منسوب به هزاره و قومیت هزاره، از اقوام اصیل افغانستان از تیره ترکان که ساکن مناطق مرکزی و پایتخت این کش...
قومشه ای . [ ش َ ] (اِخ ) محمدرضا. از اهالی قومشه ٔ اصفهان از اکابر حکماء و مدرسین قرن چهاردهم هجری است . وی نخست در اصفهان بتدریس کتب عرفان...
شفروه ای . [ ش َ ف َرْ وَ ] (اِخ ) شرف الدین شفروه یا شفروه ای . از شاعران اواخر قرن ششم هجری و از ستایشگران سلجوقیان بود. دیوان او حاوی 800...
« قبلی ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۲۱ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.