ای
نویسه گردانی:
ʼY
ای . (پسوند) ی . نشانه ٔ نکره و وحدت در آخر کلمه ای که به «ه » غیرملفوظ ختم شود: خانه ای ، کاشانه ای . (فرهنگ فارسی معین ).
واژه های همانند
۲۰۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۸ ثانیه
دریاچه ای . [ دَرْ چ َ ] (ص نسبی ) منسوب به دریاچه . مربوط به دریاچه . رجوع به دریاچه شود.
په ای با. [ پ ِ ] (اِخ ) ۞ نام کشور هلند. رجوع به هلند شود.
ذوزنقه ای . [ زَ ن َ ق َ ] (ص نسبی ) منسوب بذوزنقه . بشکل ذوزنقه ۞ . شبه ذوزنقه . ذوزنقه ای شکل .
انگوره ای . [ اَ رَ / رِ ] (ص نسبی ) منسوب به انگوره . انگوری : بصوف از آن جهت انگوره ای لقب کردندکه گه گهی لکه بر وی ز باده ٔ عنبیست . ن...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
فامینه ای. مربوط به فامینه. مترادفِ این واژه در زبان انگلیسی Chromatinic می باشد.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
فیروزه ای . [ زَ / زِ ] (ص نسبی ) یکی از انواع رنگ آبی ، و آن آبی روشن است که با کمی سبز مخلوط شده باشد. (فرهنگ فارسی معین ) : تو درون چ...
قابلمه ای . [ ل َ م َ/ م ِ ] (ص نسبی ) به شکل قابلمه . به مانند قابلمه .- تکمه ٔ قابلمه ای ؛ تکمه ای که از قماش جامه سازند. منگنه ای از پار...
قرباغه ای . [ ق ُ غ َ / غ ِ ] (ص نسبی ) (رنگ ...) رنگ گل گل و راه راه به رنگ قرباغه .