اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ای

نویسه گردانی: ʼY
ای . [ اَی ْ ی ُ ] (ع اِ) اسم معرب و بعضی آنرا مبنی دانسته اند و برای استفهام آید در عاقل و غیر عاقل و به معنی کدام میباشد مانند: ایهم اخوک . و فبای حدیث بعده یؤمنون . و باین معنی گاه مخفف آید و برای شرط و جز آن نحو: ایاماً تدعو فله الاسماء الحسنی . والذی مانند: ایهم فی الدار اخوک . و گاه دال بر معنی کمال باشد در این صورت صفت نکره واقع میشود نحو: مررت برجل ای رجل ؛ ای کامل فی صفات الرجل . واگر در معرفه باشد همیشه منصوب آید بنا بر حالیت مانند: مررت بعبداﷲ ای رجل ؛ ای کاملا. و گویی : ای مراءة جأک . گاهی بطریق حکایت و سؤال از نکره آید و در این صورت در اعراب و تذکیر و تأنیث و افراد و تثنیه و جمع تابع محکی عنه خود خواهد بود. نحو: اذا قیل لک مربی رجل قلت ای یا فتی . و همچنین در حالت نصب ایّاً و در حالت جر ای و در تأنیث اَیّة و در تثنیه ایّان و اِیَّتان و اییّن و اَیّتین و در جمع اَیّون و ایّین و اَیّات ِ و اَیّات ٌ. و گاهی برای حرف ندا و میان منادی معرف باللام آید نحو: یا ایها الرجل برفع الرجل لانه صفة ای و هو مبنی علی الضم و یجوز النصب ایضا، چنانکه گویند یا ایها الرجل اقبل . و گاه بر آن کاف داخل شود پس بمعنی کم خبریه باشد به معنی بسا و تنوین آن را بر صورت نون نویسند و در آن لغاتست کَاَیّن و کیئین و کَاَّئن و کای و کاء، چنانکه گویند: کاین رَجلا و من رجل ؛ یعنی بسا مرد. و به معنی کم استفهام نیز آید. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). این کلمه بمعانی ذیل آید: 1 - شرطیه . مانند: ایاً ماتفعل افعل . 2 - استفهامیه . مانند: ایکم زادته هذه ایماناً. و دراین صورت گاه بتخفیف یاء آید. 3 - موصوله . مانند:
اذا ما لقیت بنی مالک
فسام علی ایهم افضل .
و در این مورد به عقیده ٔ کوفیان و جمعی از بصریان معرب است چنانکه در شرطیه و استفهامیه . 4 - آنکه دلالت بر کمال داردو در این صورت صفت نکره واقع شود. 5 - صله یعنی آنکه میان حرف نداء و منادی مصحوب ال درآید و هاء تنبیه به آخر ملحق شود: یا ایها الرجل . یا ایتها المراة. و دائم الاضافه است و منفک از اضافه استعمال نشود. (ازاقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۰۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۷ ثانیه
دست شیره ای . [ دَ رَ / رِ ] (ص نسبی ) دست کج . ناخنکی . ناخنک زن . که دستش چسب دارد. از هرچه بیند نهانی پاره ای برگیرد: دست شیره ای بودن ؛ دس...
رضا قمشه ای . [ رِ ق ُ ش َ ] (اِخ ) رجوع به رضا (محمدرضا...) شود.
سرو خمره ای . [ س َرْ وِ خ ُ رَ / رِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سرو طبری . (یادداشت مؤلف ). رجوع به سرو شود.
ای سبحان ا. [ اَ س ُ نَل ْ لاه ] (ع صوت مرکب ) برای تعجب واستغاثه در اصل منزه است خدا. و در تداول فارسی پناه بر خدای : گفت [ خواجه احمد...
بین دنده ای . ۞ [ ب َ / ب ِ ن ِ دَ دَ / دِ ئی ] (ص نسبی مرکب ) شریان و ورید و عصب که بین دو دنده ٔ متوالی (مجاور) از قفسه ٔ سینه قرار گیرن...
کله گربه ای . [ ک َل ْ ل َ / ل ِ گ ُ ب َ / ب ِ ] (ص نسبی مرکب ) لقمه ٔ سخت بزرگ . لقمه ٔ بزرگ از پلو و مانند آن ؛لقمه های کله گربه ای . (یادداشت ...
ناصر بجه ای . [ ص ِ رِ ب َج ْ ج َ ] (اِخ ) اصلش از قریه ٔ بجه ۞ مضاف به شیرازست . (صبح گلشن ص 493). معاصر سعدی شیرازی بود. (تاریخ گزیده ص 8...
زبان کره‌ای (به کره‌ای: 한국어/조선말) زبان رسمی دو کشور کره شمالی و کره جنوبی است. کره‌ای همچنین یکی از دو زبان رسمی در منطقه خودمختار کره‌ای یانبیَن در کش...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
به خطی و تصویری که از انسان های کهن در قاالب های کنده کاری Petroglyph و نقاشی Pictograph در غارها و کوه ها به جا مانده و اغلب حامل پیام می باشند ...
« قبلی ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ صفحه ۱۱ از ۲۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.