اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ایاغ

نویسه گردانی: ʼYAḠ
ایاغ . [ اَ ] (اِ) کاسه و پیاله ٔ شرابخوری . (برهان ) (هفت قلزم ) (غیاث ). پیاله ٔ شرابخوری و با لفظ ریختن و کشیدن و زدن و بر لب نهادن و بر کف داشتن مستعمل است . (آنندراج ). پیاله و کاسه ای که با آن شراب بخورند. (ناظم الاطباء) :
چنان روشن از می بلورین ایاغ
کزو کوردیدی بشب چون چراغ .

(گرشاسب نامه چ یغمایی ص 346).


می زردبد در بلورین ایاغ
چو در آب پاک از نمایش چراغ .

اسدی .


یکی چو باده پرستان صراحی اندر دست
یکی چو ساقی مستان به کف گرفته ایاغ .

حافظ.


نگر بی پرده روی گل برافکن برقع ساقی
ایاغ لاله بین برکف صلا زن باده خواران را.

یغمای جندقی .


|| در بیت ذیل به معنی مطلق ظرف یا ظرف روغن آمده :
ز هر کشور که برخیزد چراغی
دهندش روغنی از هر ایاغی .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
ایاغ. (ا. تر.) هم پیاله، ساغر، پیاله شرابخوری، دوست و رفیق و همدم. [= ایاق].
خط ایاغ . [ خ َطْ طِ اِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) یکی از جمله خطهایی است که در جام جم بوده ولی امروز در غیر آن نیز می باشد. (آنندراج ) : ت...
ایاق . [ اَ ] (اِ) لفظ ترکی است به معنی پیاله ٔ شرابخوری . || پای . (غیاث ) (آنندراج ). رجوع به ایاغ شود.
علی آباد قزل ایاق . [ ع َ دِ ق ِ زِ اَ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان غار بخش ری شهرستان تهران واقع در 10 هزارگزی باختر ری و 2 هزارگزی راه ربا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.