اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ایال

نویسه گردانی: ʼYAL
ایال . (ع مص ) بازگشتن . (آنندراج ). || سطبر گردیدن . (منتهی الارب ). || سطبر گرداندن . بدین معنی بصیغه ٔ مجهول بکار رود. (منتهی الارب ). || سیاست راندن . (منتهی الارب ). سیاست کردن . (از آنندراج ). || ایالت . رجوع به این کلمه شود. || (اِ) آوند شراب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
عیال پرست . [ پ َ رَ ] (نف مرکب ) دوست دارنده ٔ عیال .علاقه مند به زن و فرزند خود. که پای بند عیال باشد.
عیال پرستی . [ پ َ رَ ] (حامص مرکب ) دوست داشتن عیال . پای بند بودن به عائله .- امثال :عیال پرستی خداپرستی است ، نظیر حدیث «خیارکم خیرکم ل...
عیال گرفتن . [ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) همسر برگزیدن . انتخاب عیال . زن گرفتن .
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.