ایام
نویسه گردانی:
ʼYAM
ایام . [ اُ ] (ع اِ) بیماریی مر شتران را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || دود. (منتهی الارب ). رجوع به ماده ٔ قبل شود.
واژه های همانند
۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
ایام . (ع مص ) دود کردن زنبورخانه را تا عسل چینند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). دود کردن زنبورخانه را تا انگبین چینند. (ناظم الاطباء). اَوَم . ...
ایام . [ اَی ْ یا ] (ع اِ) ج ِ یوم . (دهار) (منتهی الارب ). اصل آن ایوم ، واو به یاء بدل شده و در یاء ادغام شده است . (منتهی الارب ). || فا...
روشن ایام . [ رَ / رُو ش َ اَی ْ یا ] (ص مرکب ) بهروز. درخشان روزگار. سپیدروز و کامروا : دین روشن ایام است از او دولت نکونام است از اوملکت بان...
تعبیر «ایّام تشریق» به صورت ترکیبی در اصطلاح فقه به روزهای یازدهم تا سیزدهم و به نظر برخی به روزهای دهم تا سیزدهم ذیحجّه اطلاق میشود. روز دهم « یوم...
جشن بزرگ، جشن نوروز برای مردم تاجیکستان بویژه بدخشانیانِ تاجیکستان و جشن ملی نیاکان است که برای مدت سه روز برگزار میشود. آنها از این مراسم به عنوان ر...
اخبار ایام . [ اَ رِ اَی ْ یا ] (اِخ ) رجوع به تواریخ ایام شود.
شوریده ایام . [ دَ / دِ اَی ْ یا ] (ص مرکب ) که روزگار با شیدائی و آشفتگی قرین دارد.که عمر به شوریدگی و شیدائی به سر آرد : یکی پرسید از آن ...
تواریخ ایام . [ ت َ خ ِ اَی ْ یا ] (اِخ ) اسم دو کتاب تاریخی عهد عتیق است که به اول و دوم تواریخ ایام مسمی می باشد. نگارنده ٔ آنها معین ...
عیام . [ ع َ ] (ع اِ) روز. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نهار. گویند: سرنا العیام کله ؛یعنی همه ٔ روز را حرکت کردیم . (از اقرب الموارد).