اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اید

نویسه گردانی: ʼYD
اید. [ اَی ْ ی ِ] (ع ص ) قوی و توانا. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مرد سخت قوت . (مهذب الاسماء). || (ع مص ) توانا و قوی گردیدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). قوی شدن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
باران عید. [ ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مرادف باران روز عید که گذشت . (آنندراج ). رجوع به باران روز عید شود.
عید قربان . [ دِ ق ُ ] (اِخ ) روز گوسفندکشان . (آنندراج ). عید اضحی . عی-د گوسپندکشان . رجوع به عید اضحی و اضحی و قربان شود : تیر مژگان و کمان ...
عید نوروز. [ دِ ن َ /نُو ] (اِخ ) روز اول فروردین ماه که روز اول سال مردم ایران و اول بهار است . (ناظم الاطباء) : عید قدم مبارک نوروز مژده ...
عید نوگان . [ دِ ن َ / نُو ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) جشنی که برای یادگاری امر مهم و بزرگی میگیرند. (ناظم الاطباء). رجوع به نوگان شود.
عید گرفتن . [ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) جشن گرفتن . برپاکردن عید. عید کردن . رجوع به عید و عید کردن شود.
عید گلابی . [ دِ گ ُ ] (اِخ ) عیدی بود که در عهد اکبرشاه در هندوستان موسوم بود و در آن روز امرا شیشه های گلاب پیشکش میکردند. این رسم در اوا...
جشن و یا عید "سرسال". یکی از جشنهای نوروزی است که پیش از نوروز در روز هفتم مارس در میان شهروندان شهر خجند، بخشها ، و روستاهای پیرامون آن برگزار می...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
عید رمضان. [ دِ رَ] (اِخ ) عید فِطر . (آنندراج). عید پس از اتمام روزه که روز اول ماه شوال باشد. (ناظم الاطباء). یوم العِداد. (از منتهی الارب). عید روز...
عید قُربان یا گوسپندکُشان[۱] (به عربی: عید الأضحی)‏ روز دهم ماه قمری ذی الحجه، مصادف با عید قربان از گرامیترین عیدهای مسلمانان است که به یاد ابراهیم و...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۴ ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.